بسم الله
یا علی حُبّ تو در محشر جواز جنت است
هر که دارد بغض تو اندر حصار لعنت است
ای صراط المستقیم وی مُنحرف را رهنما
بودنِ با تو رسیدن به خدایِ خلقت است
نام تو گفتن ثواب ذکر اسم اعظم است
جان فدای تو نمودن کمتراز یک خدمت است
خلقت کل ملائک یا علی از نور توست
شادمان اهل سما از عامل این طلعت است
شمع رخسار تو روشن می کند قلب مرا
این هم از لطف خدای رازق ِ بی منت است
نامه ی اعمال من محتاج مُهرمِهر توست
یک نگاهت بر منِ مسکین کمال را?فت است
پر زند مرغ دلم سوی حریم کبریا
کوی تو بر شیعیان چون آستانِ رحمت است
ای خوش آن روزی که غفاری شود زوّار تو
زائر دربار ِ تو در انتهای عزت است
اسکندر غفاری