بسم الله
اولین گوهر ارزنده ی زهرا حسن است
دومین حجت خلاق توانا حسن است
رهبری که به حسین حق ولایت دارد
حفظ دین نبوی بعد علی با حسن است
شهریاری که در آن دوره نبود همتایش
گفته می شد همه جا ماه دل آراحسن است
هر امامی به جهان خط وظائف دارد
آنکه صلحش چو سلاح بود ه بر اعد ا حسن است
آن همه زخم زبان مردم نادان زدند
آنکه بشنیده ز دون تهمت بی جا حسن است
یکی از دوش عبا و یکی سجاده ببرد
خون بدل آنکه شده زین همه غم ها حسن است
ای فلک همسر او جعده ملعونه چه کرد
آتش افکنده به دل کشته ی اسما حسن است
یا رب این صورت از غم ز کجا می آید
این چنین ناله کند ناله ی او وا حسن است
به یقین شیون زینب بود از بهر حسن
آنکه جان می دهد از فتنه ی اعدا حسن است
ای خوش آن روزی که غفاری شود زائر او
گوید او سائل درگاهم و مولا حسن است
اسکندر غفاری