بسم الله
ای ابا صالح بیا و کن جهان را رهبری
الامان و العجل الساعه یا بن العسکری
انبیا و اولیا در انتظار مقدمت
عاشقان در ناله و سوزو گدازند از غمت
زنده کن این مردگان منتظر را با دمت
همچو نامت در بلندا جا بگیرد پرچمت
ای ابا صالح بیا و کن جهان را رهبری
الامان و العجل الساعه یا بن العسکری
در جهان با نام دین ظلم فراوان می کنند
عده ای بهر مقام خدمت به شیطان می کنند
عده ای باطل به جای حق نمایان می کنند
عده ای چون عمروعاص برنیزه قرآن می کنند
ای ابا صالح بیا و کن جهان را رهبری
الامان و العجل الساعه یا بن العسکری
دل به تنگ آمده از غیبت موسی زمان
قوم گوساله پرستان همه در حال زیان
سامری ها همه در خط شیاطین زمان
همچو هارون چکند آنکه کند دادو فغان
ای ابا صالح بیا و کن جهان را رهبری
الامان و العجل الساعه یا بن العسکری
ما ملبس به گناهیم و گناه پیشه ی ماست
شرووسواس به هر لحظه در اندیشه ی ماست
حاصل این عمل زشت کنون تیشه ی ماست
من نگویم که گنه دررگ و درریشه ی ماست
ای ابا صالح بیا و کن جهان را رهبری
الامان و العجل الساعه یا بن العسکری
قلب تو از دست ما خون است و وای بر حال ما
روز شب اشکت روان از نامه ی اعمال ما
ما تو را خوانیم و تو محزونی از احوال ما
بر طرف کن جان زهرا مادرت اشکال ما
ای ابا صالح بیا و کن جهان را رهبری
الامان و العجل و الساعه یا بن العسکری
ما گرفتار بلائیم و بیا و چاره کن
این غل و زنجیر پای بی کسان را پاره کن
از جهان ظلم و ستم را ریشه کن یکباره کن
دشمن دین پیمبر را ذلیل همواره کن
ای ابا صالح بیا و کن جهان را رهبری
الامان و العجل الساعه یا بن العسکری
بار الها به عیان ماه نهان را برسان
جان به لب آمده و آن جان جهان را برسان
امنیت رفته ز دست امن و امان را برسان
صاحب جان و دل وعصر وزمان را برسان
ای ابا صالح بیا و کن جهان را رهبری
الامان و العجل و الساعه یا بن العسکری
اسکندر غفاری